یاددهندگان معمولاً به طور ذهنی دریافتهاند که تدریس خوب دارای چه ویژگیهایی است و با توجه به تجربه و حوزهی دانش خود درسپارهایی ایجاد کرده و در وب قرار میدهند. به همین دلیل بسیاری از یادگیرندگان نمیتوانند درسپارهای متناسب با نیازهای خود را پیدا کنند. به همین جهت بسی چکیده کامل
یاددهندگان معمولاً به طور ذهنی دریافتهاند که تدریس خوب دارای چه ویژگیهایی است و با توجه به تجربه و حوزهی دانش خود درسپارهایی ایجاد کرده و در وب قرار میدهند. به همین دلیل بسیاری از یادگیرندگان نمیتوانند درسپارهای متناسب با نیازهای خود را پیدا کنند. به همین جهت بسیاری از پژوهشگران، تحقیقات خود را بر سامانههای یادگیری شخصی شده معطوف داشتهاند که یکی از روشهای شخصیسازی در محیط یادگیری الکترونیکی، تعیین توالی مناسب درسپارهاست. در این مقاله به بهینهسازی توالی درسپارها با استفاده از الگوریتم بهینهسازی گروه ذرّات پرداخته شده است. معیارهای استفاده شده برای انجام این کار سبک یادگیری و توانایی یادگیرندگان بوده که به ترتیب با استفاده از پرسشنامهی فلدر و سولومان و نظریهی پرسش و پاسخ شناسایی شده است. به منظور ارزیابی روش پیشنهادی، سامانهی طراحی شده در محیط آموزشی وببنیاد در حالتهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته و نتایج حاصل از «موفقیت تحصیلی»، «رضایت تحصیلی» و «زمان حضور در محیط» یادگیرندگان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است که نتایج، کارامدی چشمگیر سامانهی پیشنهادی را نشان میدهد.
پرونده مقاله
افزایش تقاضا منجر به افزایش تنوع، تعداد خدمات و درنتیجه ایجاد مراکز داده رایانش با مقیاس بزرگشده است که علاوه بر هزینههای عملیاتی بالا، مقادیر عظیمی از توان الکتریکی را مصرف میکند. از طرفی سیستمهای خنککننده ناکافی و ناکارآمد، نهتنها باعث گرم شدن بیشازحد منابع و ک چکیده کامل
افزایش تقاضا منجر به افزایش تنوع، تعداد خدمات و درنتیجه ایجاد مراکز داده رایانش با مقیاس بزرگشده است که علاوه بر هزینههای عملیاتی بالا، مقادیر عظیمی از توان الکتریکی را مصرف میکند. از طرفی سیستمهای خنککننده ناکافی و ناکارآمد، نهتنها باعث گرم شدن بیشازحد منابع و کاهش عمر کاری دستگاهها میشود، بلکه باعث تولید کربن شده که در وضعیت آبوهوا نقش مهمی دارد. ازاینرو، در این پژوهش، یک روش مؤثر مدیریت منابع انرژی در مراکز داده ابری مجازی شده ارائهشده که علاوه بر کاهش مصرف انرژی و هزینههای عملیاتی، باعث افزایش کیفیت خدمات نیز شده است. این پژوهش، به ارائه یک استراتژی تخصیص منبع در سیستمهای ابری باهدف کاهش انرژی و هزینه اجرا پرداخته و کاربرد آن را در محیط رایانش ابری بررسی میکند. نتایج حاصل از شبیهسازی نشان میدهد که روش پیشنهادی میتواند نسبت به روشهای NPA[1]، [2]DVFS، [3]ST و [4]MM ، میانگین انرژی مصرفی را تا 0.626 کیلووات ساعت کاهش دهد، همچنین نیاز به مهاجرت و موارد نقض SLA نیز به ترتیب به 186 و 30.91% کاهش پیدا نمود.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر، الگوی رایانش ابری به دلیل مقیاسپذیری بالا، قابلیت اطمینان، اشتراک اطلاعات و هزینه پایین نسبت به ماشینهای مجزا، بسیار مورد توجه قرارگرفته است. در محیط ابر، زمانبندی و تخصیص بهینه وظایف بر استفاده مؤثر از منابع سیستم اثر میگذارد. در حال حاضر روشهای مت چکیده کامل
در سالهای اخیر، الگوی رایانش ابری به دلیل مقیاسپذیری بالا، قابلیت اطمینان، اشتراک اطلاعات و هزینه پایین نسبت به ماشینهای مجزا، بسیار مورد توجه قرارگرفته است. در محیط ابر، زمانبندی و تخصیص بهینه وظایف بر استفاده مؤثر از منابع سیستم اثر میگذارد. در حال حاضر روشهای متداول برای زمانبندی در محیط رایانش ابری با استفاده از روشهای سنتی مانند حداقل-حداقل و روشهای فرا ابتکاری مانند الگوریتم کلونی مورچهها انجام میشود. روشهای فوق بر بهینه سازی یک هدف متمرکز هستند و به طور همزمان چندین هدف را برآورد نمیکنند. هدف اصلی این تحقیق در نظر گرفتن چندین هدف (زمان اجرای کل، توافقنامه سطح سرویس، مهاجرت و انرژی مصرف شده) در مراکز داده ابری با زمانبندی و تخصیص بهینه وظایف میباشد. در این پژوهش الگوریتم تکاملی تفاضلی چندهدفه به دلیل ویژگیهای ساختار ساده و پارامترهای قابل تنظیم کمتر، مورد استفاده قرار میگیرد. در روش پیشنهادی، رویکردی جدید مبتنی بر الگوریتم تکاملی تفاضلی برای حل مسأله تخصیص در فضای ابری ارائه میشود که در رویکرد ارائه شده سعی میشود که بر اساس تابع سودمندی چندهدفه تعریف شده و در نظر گرفتن بردارهای جهش و تقاطع بتوانیم در بهبود بهرهوری از منابع و در نظر گرفتن اهدافی چون زمان، مهاجرت و انرژی تأثیرگذار باشیم. روش پیشنهادی از طریق شبیهساز کلودسیم با آزمایش بر روی حجم کار بیش از هزار ماشین مجازی بر روی دادههای Planet Lab ارزیابی شده است. نتایج حاصل از شبیهسازی نشان میدهد که روش پیشنهادی توانسته است معیار مصرف انرژی را نسبت به الگوریتمهای IqrMc، LrMmt و FA مقایسه شده به طور میانگین به میزان ۲۳ درصد، تعداد مهاجرتها را به طور میانگین به میزان ۲۹ درصد، زمان اجرای کل را به طور میانگین به میزان ۲۹ درصد و نقص توافقنامه سطح سرویس را به طور میانگین به میزان ۱ درصد بهبود دهد. در این صورت استفاده از رویکرد پیشنهادی در مراکز ابری منجر به سرویسهای بهتر و مناسب به مشتریان این مراکز در حوزههای مختلفی از جمله آموزش، مهندسی، صنایع تولیدی، خدماتی و... خواهد شد.
پرونده مقاله
محاسبات لبه موبایل تجربه کاربران نهایی را برای دستیابی به خدمات مناسب و کیفیت خدمات بهبود می دهد. در این مقاله مسئله بهبود تخصیص منابع هنگام بارگیری وظایف براساس دستگاههای تلفن همراه به سرورهای لبه در سیستمهای محاسباتی بررسی می شود. برخی وظایف به صورت محلی پردازش و بر چکیده کامل
محاسبات لبه موبایل تجربه کاربران نهایی را برای دستیابی به خدمات مناسب و کیفیت خدمات بهبود می دهد. در این مقاله مسئله بهبود تخصیص منابع هنگام بارگیری وظایف براساس دستگاههای تلفن همراه به سرورهای لبه در سیستمهای محاسباتی بررسی می شود. برخی وظایف به صورت محلی پردازش و برخی به سرورهای لبه بارگذاری می شوند. مسئله اصلی این است که وظایف تخلیهشده برای ماشینهای مجازی در شبکه های محاسباتی بصورت مناسب زمانبندی شوند تا زمان محاسبات، هزینه خدمات، اتلاف شبکه های محاسباتی و حداکثر ارتباط یک کار با شبکه به حداقل برسد. در این مقاله الگوریتم ترکیبی ازدحام ذرات و گرگ خاکستری برای مدیریت تخصیص منابع و زمانبندی وظایف برای دستیابی به یک نتیجه بهینه در شبکه های محاسبات لبه معرفی شد. نتایج مقایسه نشان دهنده بهبود زمان انتظار و هزینه در رویکرد پیشنهادی است. نتایج نشان می دهد که به طور میانگین مدل پیشنهادی با کاهش 10 درصدی زمان انجام کار و افزایش استفاده از منابع به میزان 16 درصد بهتر عمل کرده است.
پرونده مقاله
اکثر مدلهایِ پیشین مبتنی بر حراج در قیمت گذاریِ منابع ابری، از پیچیدگی بالای پیاده سازی در محیطهای ابر واقعی رنج می برند. لذا، چالش اصلی محققین طراحی مدل های قیمت گذاری پویایی است که بتوانند سه هدف زیر را تامین کنند: 1) پیچیدگی های محاسباتی پایین، 2) دقت بالا، و 3) سادگ چکیده کامل
اکثر مدلهایِ پیشین مبتنی بر حراج در قیمت گذاریِ منابع ابری، از پیچیدگی بالای پیاده سازی در محیطهای ابر واقعی رنج می برند. لذا، چالش اصلی محققین طراحی مدل های قیمت گذاری پویایی است که بتوانند سه هدف زیر را تامین کنند: 1) پیچیدگی های محاسباتی پایین، 2) دقت بالا، و 3) سادگیِ پیاده سازی در محیط ابر واقعی. CMM (Cloud Market Maker) یکی از مدلهای قیمت گذاری پویایِ محبوبی است که دو مزیتِ دقت محاسباتی و امکان اجرایی شدن در بازار واقعی ابر را دارد. این مدل بر پایه یک تابع خطی، قیمت پیشنهادی را محاسبه می کند. در طراحی این مدل خطی پارامترهای: فوریت خریدار، تعداد رقیبان و تعداد حریفان لحاظ شده اند. علی رغم مزایای این روش، نسبت اهمیت پارامترهای سازندۀ تابع محاسبه کننده قیمت در شرایط گوناگون بازار یکسان در نظر گرفته شده است. عدم توجه به این مساله، انعطاف پذیری سیستم و دقت محاسبات در تغییرات محسوسِ محیط بازار ابر را کاهش می دهد. لذا، نویسندگان در این مقاله بر روی طراحی یک سیستم هوشمند قیمت گذاریِ آگاه از بازار در سمت خریدارانِ سرویس ابری با هدف غلبه بر این مشکل متمرکز شده اند. در عین حال، سادگی پیاده سازیِ سیستم پیشنهادی در محیط ابر واقعی نیز می بایست تضمین شود. برای این منظور، سیستم هوشمند قیمت گذاری مبتنی بر عامل نرم افزاری با ترکیب راهکارهای ماشین بردار پشتیبان (SVM ) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP ) پیشنهاد شده است. نتایج شبیه سازی نشاندهندۀ کارایی مناسبتر راهکار پیشنهادی با نام DPMAدر در مقایسه با CMM است.
پرونده مقاله
در این مقاله مدلی مبتنی بر الگوریتمهای فراابتکاری برای تخصیص بهینه منابعدر اینترنت اشیا مبتنی بر محاسبات مه پیشنهاد شده است. در مدل پیشنهادی، ابتدا درخواست کاربر بهصورت یک جریان کاری به سیستم داده میشود؛ تا بهازای هر درخواست ابتدا نیازمندیهای منابع (قدرت پردازش، حا چکیده کامل
در این مقاله مدلی مبتنی بر الگوریتمهای فراابتکاری برای تخصیص بهینه منابعدر اینترنت اشیا مبتنی بر محاسبات مه پیشنهاد شده است. در مدل پیشنهادی، ابتدا درخواست کاربر بهصورت یک جریان کاری به سیستم داده میشود؛ تا بهازای هر درخواست ابتدا نیازمندیهای منابع (قدرت پردازش، حافظهی ذخیرهسازی و پهنای باند) استخراج میگردد. این مؤلفه وضعیت ترافیک درخواستی برنامه را از لحاظ بلادرنگ بودن تعیین میکند. درصورتیکه کاربرد مورد نظر بلادرنگ نباشد و در مقابل تأخیر تا حدودی مقاوم باشد، درخواست به محیط ابری ارجاع داده میشود، اما اگر برنامه کاربردی مورد نظر نیاز به پاسخگویی بلادرنگ داشته باشد و حساس به تأخیر باشد، بهصورت محاسبات مه با آن برخورد خواهد شد و به یکی از کلودلتها نگاشته خواهد شد. این این مرحله به منظور انتخاب بهترین راه حل در تخصیص منابع جهت سرویسدهی به کاربران محیط IoT، از الگوریتم بهینهسازی شیر مورچه استفاده شد. روش پیشنهادی در محیط نرمافزاری متلب شبیهسازی شده و برای ارزیابی عملکرد آن از پنج شاخص انرژی مصرفی سلولهای مه، زمان پاسخگویی، درجهی عدم تعادل سلولهای مه، تأخیر و پهنای باند استفاده گردیده است. بررسی یافتهها نشان میدهد که روش پیشنهادی، میزان انرژی مصرفی، نرخ تأخیر را در سلولهای مه، نرخ پهنای باند مصرفی، میزان تعادل بار و زمان پاسخگویی را در مقایسه با طرح پایه (ROUTER) به ترتیب 22، 18، 12، 22 و 47 درصد بهبود داده است.
پرونده مقاله
محاسبات لبه موبایل تجربه کاربران نهایی را برای دستیابی به خدمات مناسب و کیفیت خدمات بهبود میدهد. در این مقاله مسئله بهبود تخصیص منابع، هنگام بارگیری وظایف، براساس دستگاههای تلفن همراه به سرورهای لبه در سیستمهای محاسباتی بررسی میشود. برخی وظایف به صورت محلی و برخی به چکیده کامل
محاسبات لبه موبایل تجربه کاربران نهایی را برای دستیابی به خدمات مناسب و کیفیت خدمات بهبود میدهد. در این مقاله مسئله بهبود تخصیص منابع، هنگام بارگیری وظایف، براساس دستگاههای تلفن همراه به سرورهای لبه در سیستمهای محاسباتی بررسی میشود. برخی وظایف به صورت محلی و برخی به سرورهای لبه بارگذاری و پردازش میشوند. مسئله اصلی این است که وظایف تخلیهشده برای ماشینهای مجازی در شبکههای محاسباتی بصورت مناسب زمانبندی شوند تا زمان محاسبات، هزینه خدمات، اتلاف شبکههای محاسباتی و حداکثر ارتباط یک کار با شبکه به حداقل برسد. در این مقاله الگوریتم ترکیبی چند هدفه ازدحام ذرات و گرگ خاکستری برای مدیریت تخصیص منابع و زمانبندی وظایف برای دستیابی به یک نتیجه بهینه در شبکههای محاسبات لبه معرفی شد. جست و جوی محلی در الگوریتم ازدحام ذرات نتایج مناسبی را در مسئله دارد اما باعث از بین رفتن بهینههای سراسری خواهد شد، بنابراین در این مسئله به منظور بهبود مدل، از الگوریتم گرگ خاکستری به عنوان پایه اصلی الگوریتم پیشنهادی استفاده شد، در الگوریتم گرگ خاکستری به دلیل رویکرد گرافی مسئله، مجموعه جست و جوهای سراسری به جواب بهینهای خواهد رسید، بنابراین با ترکیب این توابع سعی در بهبود شرایط عملیاتی دو الگوریتم برای اهداف مورد نظر مساله شد. به منظور ایجاد شبکه در این پژوهش از پارامترهای ایجاد شبکه در مقاله پایه استفاده شده است و در شبیهسازی از مجموعه داده LCG استفاده شد. محیط شبیهسازی در این پژوهش محیط شبیهساز کلود سیم است. نتایج مقایسه نشاندهنده بهبود زمان انتظار و هزینه در رویکرد پیشنهادی است. نتایج نشان میدهد که به طور میانگین مدل پیشنهادی با کاهش 10 درصدی زمان انجام کار و افزایش استفاده از منابع به میزان 16 درصد بهتر عمل کرده است.
پرونده مقاله